اساساً دو نقش ( کارکرد ) اساسی برای فناوری اطلاعات در رابطه با کسبوکار سازمانها محتمل است:
- ایجاد کسبوکار جدید : در این حالت سازمان بهکمک ITمدل کسبوکار خود را تغییر میدهد بطور مثال ( بانکداری الکترونیکی در صنعت بانکداری ) و یا اینکه خطوط کسبوکار جدید بر مبنای فرصتهای ناشی از کاربرد ITراهاندازی میکند بطور مثال ( راهاندازی پایگاههای اطلاعرسانی مبتنی بر وب توسط آژانسهای خبرگزاری سنتی ). بهعبارت دیگر، کاربرد ITدر این حالت موجب تغییر زنجیره ارزش سازمان در بخش فرآیندهای اصلی میشود.
- پشتیبانی کسبوکار موجود : در این حالت سازمان از ITبرای پشتیبانی مدل کسبوکار فعلی و بهبود شاخصهای کارایی خطوط کسبوکار فعلی استفاده میکند. بهعبارت دیگر، جایگاه اصلی ITدر این حالت، فرآیندهای پشتیبانی زنجیره ارزش سازمان است. باید توجه داشت که معمولاً هر دو این نقشها بهطور همزمان در تقریباً اکثر سازمانها مورد استفاده قرار میگیرد، اما درجه اهمیت و تاکید بر روی یکی از این نقشها، تعیینکننده مأموریت ITدر سازمان است.
در صورتی که بخواهیم از این سه منظر به توسعه فناوری اطلاعات در سازمانها بنگریم، حوزههای عمده زیر قابلتفکیک و تحلیل خواهد بود:
مدیریت و برنامهریزی Management & Planning- اطلاعات و محتوا Information & Content
- زیرساختهای داده و ارتباطات
- نرمافزارهای کاربردی
- مسائل فرهنگی و حوزه کاربران
تعیین حوزههای توسعه در یک سازمان، با هدف ایجاد یک چارچوب واحد برای یکپارچگی همه فعالیتهای توسعهای در آن سازمان انجام میشود. برای توسعه ITدر هر سازمانی مجموعه متنوعی از اقدامات در زمینههای مختلف زیرساختی، فنی و مدیریتی باید صورت گیرد. بدون یک الگوی وحدتبخش، یکپارچهسازی و تعیین تقدم و تأخر این اقدامات دشوار خواهد بود.